2009/09/26
برای اعتصاب های سراسری که بزودی اعلام می شود آماده شویم

درب های مغازه اتان را در بازار می خواهید ببندید اما می ترسید؟ هیچ خیالی نیست. بگویید تهدید مالی و جانی شدیم اگر اعتصاب نکنیم. به همین سادگی. اعتصاب می خواهید بکنید اما می ترسید نان شبتان درنیاید؟ در این برهه آزادی از نان شبتان واجب تر است. یک داستان فرانسوی می گوید: یک گرگی گرسنه می رسد به یک سگی چاق و چله ای که با یک طناب دور گردنش بسته شده بود به یک تیرکی. پیش خودش فکر می کند او را بخورم اما اول کمی باهاش صبت کنم ببینم چرا اینقدر چاق و چله است انگار هرگز در زندگی گرسنگی نکشیده! از او می پرسد چرا اینقدر چاق و چله و با سلامت است؟ سگه می گه. به نمی دونی من اینجا یک صاحب دارم که هر روز بهم آب وغذا میده. گرگه میگه خب برای چی اینکار و می کنه؟ میگه من اینجا از شب تا صبح و صبح تا شب مواظبم تا اگر کسی اومد واق واق کنم همین؟ گرگه یکمی پیش خودش فکر میکنه بعد با سرعت از اونجا در میره. بله آقا گرگه قید خوردن سگه چاق و چله رو میزنه که مبادا در دام صاحب سگ بیفته و مثل او اسیر بشه. او ترجیح داد گرسنه بماند اما آزادیش را از دست ندهد. برای اعتصاب های سراسری آماده شویم. اقتصاد نظام را باید نابود کنیم.